فایل ورد قابل ویرایش

توضیحی مختصر از مقاله  :

چکیده

پیشرفت تدریجی تمدن های انسانی در نقاط مختلف جهان بتدریج موجب پیچیده تر شدن روابط انسان ها شده،سازمانهای انسانی را شکل می دهد که اداره امور آنها مستلزم اندیشه و تلاش بیش تری است.جنگ دوم جهانی تجارب تازه ای را در مدیریتجبهه ها می آزماید.بهره گیری از علم ریاضی و دیگر علوم در جبهه،فصل تازه ای را در مدیریت سازمان ها می گشاید و در دهه 1950 مکتب تازه ای در مدیریت ظهور می کند که مجموعه نگر است.در اداره امور سازمان ها نه تنها بعد فیزیکی و مادی انسان و نه تنها بعد احساسی و روانی وی،بلکه هردو را با هم در نظر می گیرد و هردو را در مدیریت امور و بهره وری موثر می داند.به علاوه تاثیر عوامل بسیار دیگری را در امور سازمان مورد توجه قرار می دهد و سازمان را پدیده مجمو عه ای می نگرد که هریک از اعضا و اجزای آن نقشی ایفا می کنند و این نقش در فعالیت سایر اعضا و کل سازمان تاثیر می گذارد.هدف این نوشته پرداختن به این نگرش است،نگرش کل نگر یا سیستمی.در این نوشته که با عنوان مکتب و تفکر سیستمی عرضه می شود امید است که مورد توجه قرار گیرد.

پیشینه مکتب سیستمی

این نوع نگرش پیشینه ای بسیار قدیمی دارد.از زمانهای دور دانشمندانی چون ارسطو،ابن خلدون،مولوی و بعدها هگل،هرسه و...،به مفهوم سیستم توجه داشته اند.علاوه بر این ادیان بزرگ الهی نیز با تکیه بر توحید محض،جلوه ای از جهان کل گرایانه را به نمایش گذاشته اند.در قرن حاضر هنری کندال از پیشروان کاربرد این نگرش است.از دیگر متفکرانی که بینش سیستمی و چگونگی کاربرد آن در علوم گوناگون کمک شایانی کردند،لودویک فون برتالانفی زیست شناس و فیلسوف شهید اتریشی است.در واقع می توان او را واضع نظریه عمومی سیستم ها به صورت مدون و منظم دانست.(مقیمی،78،ص23،ف79)استفاده از روش های سیستماتیک به عنوان روش "تحقیق در عملیات" ابتدا در سال 1940 در ارتش انگلستان آغاز گردید و سپس در ایالات متحده نیز بکار گرفته شد.طی سال های 1950-1956 تئوری عمومی سیستم ها توسط برتالانفی زیست شناس آلمانی مطرح شد.البته از سال 1960 به بعد دانشمندانی چون سایمون،بولدینگ،اشبی،چرچمن،اکف و دیگران نقش مفید و موثری در تئوری سیستم ها داشتند.